مقدمه
این مقاله را با این فرض شروع میکنیم که شما با مفاهیمی مانند طول موج، بازه قابل مشاهده توسط چشم انسان، نحوه مشاهده رنگ اجسام آشنا هستید. در آکادمی رنگ هم به این موضوع اشاره شده است که چرا شما یک سیب را به رنگ قرمز مشاهده میکنید. این موضوع در مقاله شناسایی و مشاهده رنگ ها کاملتر بررسی شده است.
اگر از شما این سوال پرسیده شود که سیب زیر چه رنگی دارد؛ چه پاسخی میدهید؟ حالا اگر همین سوال از خانواده یا دوستتان پرسیده شود، چه نظری دارند؟ در این مورد خاص و به ظاهر ساده هم ممکن است پاسخهای متفاوتی به گوش شما بخورد. مخصوصا اگر مخاطب شما خانم و ریزبین باشد. رنگ های قرمز، قرمز پررنگ، قرمز سوخته، قرمز روشن از جمله رنگ هایی هستند که احتمالا در پاسخ به این سوال با آن برخورد کنید.
نام گذاری رنگ ها
نام گذاری برای یک رنگ کار بسیار دشواری است. به این دلیل که هر فرد درک متفاوتی از یک رنگ دارد. اگر رنگ یک جسم را به ده نفر مختلف نشان دهید، احتمالا ده رنگ متفاوت را به شما اعلام میکنند. در واقع اگر بخواهیم دقیقتر به این موضوعات بپردازیم باید بگوییم که “رنگ” یک موضوع ادراکی و به عبارتی، یک تفسیر ذهنی است. در واقع افراد مختلف از تجربههای خود استفاده میکنند تا بتوانند یک رنگ را بیان کنند. شاید بهتر باشد تا بگوییم توصیف یک رنگ خاص بسیار دشوار و شاید مبهم است. احتمالا این مثال بدیهی برای شما جالب باشد. اگر به شما گفته شود که رنگ یک سیب “قرمز روشن” است، آیا میتوانید دقیقا همان رنگی که من به شما گفتهام را به تصویر بکشید؟
پس از بیان این مطالب مجددا به این نتیجه میرسیم که بیان کلامی یک رنگ بسیار پیچیده و دشوار است. برای غلبه کردن به این پیچیدگی چه راهی به نظر شما میرسد؟ هدف ما تا به این جای مقاله این بود تا با اهمیت موضوع آشنا شوید. اکنون زمان آن رسیده است که یک راه حل پیش روی شما بگذاریم. در واقع یک روش استاندارد وجود دارد تا به کمک آن بتوانید به طور دقیق رنگ ها را بیان و درک کنید. این استانداردها مشکلات مربوط به رنگ ها را از بین میبرد. این استانداردها در مقاله ۳ اصطلاح رایج در دنیای رنگ سنجی برای شما شرح داده شده است.
کلمات تا چه اندازه می توانند رنگ ها را بیان کنند؟
کلماتی که همیشه انسانها برای بیان رنگ ها از آن استفاده میکردند، از زمانهای گذشته تا کنون دستخوش تغییر شده است. به این رنگ ها، رنگ های متداول و سیستماتیک گفته میشد. با آنالیز شرایط رنگ و اضافه کردن صفتهایی مانند “روشن”، “کدر” و “سیر” می توان رنگ را کمی دقیقتر توصیف کرد.
همان طور که متوجه شدهاید، بیان کلامی رنگ ها هنوز به اندازه کافی دقیق نیست. به نظر شما رنگ ها را باید چگونه بیان کرد که احتمال سوء تفاهم برای آن وجود نداشته باشد؟ ادامه مطلب را با یک مثال توضیح میدهیم. دو توپ قرمز رنگ را در ذهنتان تصور کنید. تفاوت میان رنگ این دو توپ را چگونه برای فرد دیگری توصیف میکنید؟
برای درک بهتر و دقیقتر از اصطلاحات رنگ، باید نگاهی به دنیای رنگ ها داشته باشیم.
واقعیت این است که رنگ های “قرمز” بیشماری وجود دارند. به تصویر زیر نگاه کنید. رنگ های قرمزی که در سمت چپ دو توپ مشاهده میکنید، شباهت زیادی به هم دارند. این سوال پیش میآید که پس تفاوت آنها چگونه است؟ درست است که در نگاه اول این توپها به یک رنگ دیده میشوند، اما با کمی دقت متوجه خواهید شد که از چندین جهت متفاوت هستند. اول این که رنگ توپ بالایی تا حدودی روشنتر و رنگ توپ پایینی تیرهتر است. علاوه بر آن رنگ توپ بالایی “زنده” به نظر میرسد.
میتوان رنگ ها را بعد از طبقه بندی، بر اساس hue (رنگ)، lightness (روشنایی) و saturation (زنده بودن) آنها بیان کرد. این ۳ کلمه، همان ۳ اصطلاح رایج در دنیای رنگ سنجی است که در مقاله بعدی بررسی شده است.
جمع بندی
در این مقاله با این مبحث آشنا شدیم که رنگ ها صرفا یک تفسیر ذهنی هستند. یک رنگ از نظر افراد مختلف متفاوت است. این تفاوت در خانمها و آقایان مشهودتر است. اگر به شما گفته شود که در ذهنتان یک رنگ خاصی را تصور کنید، لزومی ندارد که همان رنگ مورد نظر من باشد. به همین دلایل تصمیم گرفته شده است تا رنگ ها به صورت عدد بیان شوند. اکنون که با اهمیت لزوم یک دستگاه برای بیان این اعداد آشنا شدهاید، میتوانید اطلاعات بیشتری را در این مقالهها به دست بیاورید.