در بیشتر مواقع زمانی که بحث پول و زمان میشود، مسائل حساستر شده و با دقت بیشتری بررسی میشوند. در این موقعیتهای حساسی که در بالا به آن اشاره شد، تفاوت در نحوه دید مردم از یک اختلاف نظر ساده به مسائلی گاها حیاتی تبدیل میشود.
در این قسمت برای شما یک مثال دیگر میزنیم تا بیشتر با اهمیت مسئله آشنا شوید. تصور کنید یک تیم طراحی یک برند معروف لباس، در حال برنامه ریزی رنگها برای فصل آینده باشند. شخصی از اصلاح رنگ “زرد شبرنگی” استفاده میکند و درخواست طراحی و تولید لباس با این رنگ میدهد. شخصی از قسمت مرتبط با رنگها مشغول به فعالیت میشود و تمام تلاش خود را میکند تا تا رنگی شبیه به همان رنگ درخواستی پیدا کند. اما زمانی که طراح نتیجه کار را میبیند متوجه میشود که محصول بیشتر شبیه به “سبز شبرنگی” است. این خسارت برای یک برند معروف شاید غیر قابل جبران باشد. در شکل زیر این دو رنگ را برایتان به نمایش میگذاریم تا شما هم آن را مشاهده کنید. شاید این دو رنگ برای شما تفاوت زیادی داشته باشند اما جالب است بدانید که برای افراد زیادی این دو رنگ مشابه هم هستند.
مشابه این اتفاق زمانی میافتد که تیمهای مرتبط با قسمت رنگ، یک رنگ را به صورت چشمی با استانداردهای تولید تطبیق میدهند. توانایی تشخیص رنگ با بینایی دو موضوع کاملا جدا هستند. ممکن است که شما قدرت بینایی بسیار خوبی داشته باشید اما بینایی شما در رابطه با تشخیص رنگها قابل اعتماد نباشد.
در ادامه قصد داریم تا با بعضی از عواملی که بر درک ما از رنگ تاثیر میگذارند، آشنا شویم.
نور
زمانی که صحبت از درک رنگها میشود، نور یکی از تاثیر گذارترین عوامل است. به طور خلاصه میتوانیم بگوییم که شما تنها زمانی میتوانید یک جسم را مشاهده کنید که “نوری” باشد تا به جسم شما برخورد کند. در مرحله بعدی باید نوری که از جسم برمیگردد (اصطلاحا به این نور، نور بازتابیده شده میگویند)، به چشم شما برسد. حالا رنگی که شما از یک جسم مشاهده میکنید به طول موجهای نور بازتابیده شده بستگی دارد. زمانی که طیف نور مرئی به طور مساوی بازتابیده میشود، یک جسم را به رنگ سفید مشاهده میکنید. از طرف دیگر زمانی که جسم مقدار زیادی از نور را جذب میکند، آن را به رنگ سیاه میبینید.
رنگ در نور بر خلاف رنگدانهها، به طول موجهای طیفی موجود در نور بستگی دارد. اشیایی که قرمز به نظر می رسند طول موج قرمز را بازتاب میکنند در حالی که تمام طول موجهای دیگر را جذب میکنند. بدون طول موج قرمز، یک جسم معمولی قرمز، سیاه به نظر می رسد.
همان طور که میدانید رنگهای به اصطلاح سرد مقدار بیشتری از رنگ آبی را دارند. این در حالی است که رنگهای گرم مقدار زرد بیشتری دارند.
رنگِ یک منبع نور میتواند با اندازه گیری توانهای مرتبط با طول موجهای مختلف توصیف شود. با تغییرات توزیع توان طیفی، نحوه بازتاب نور به چشم ما نیز تغییر میکند. همین عامل به درک ما از رنگ تاثیر میگذارد.
منابع نوری با توجه به تواناییشان در آشکارسازی دقیق رنگها در مقایسه با نور طبیعی اندازه گیری میشوند. این مقدار که توسط طیف منبع نور تعیین می شود، شاخص نمایش رنگ ((Color Ren)CRI) نامیده میشود و نشان دادن آن در لامپهای تجاری مرسوم است. CRI برای نور طبیعی و فضای باز به عنوان یک مرجع با عدد ۱۰۰ در نظر گرفته میشود.
فروشندهها، رستوران داران و طراحان فضای اداری کسانی هستند که به CRI برای جذابتر کردن کالاها و فضایی دلپذیرتر توجه میکنند. اما به این نکته نیز توجه داشته باشید که فضاهای داخلی تحت تأثیر نور طبیعی هم قرار میگیرند که با آب و هوا، فصل و ماه سال، زمان روز، موقعیت ساختمان و … متفاوت است.
تاثیر روشنایی در رنگ
طراحان نور میتوانند تنظیمات مناسب را با انتخاب دقیق نورهای مصنوعی انجام دهند و یا این که از رنگ دیوارها و پارچههای مبلمان کمک میگیرند. به طور مثال نورهای غیر مستقیم شمالی در ساختمانها میتوانند رنگها را تیرهتر نشان دهند. در نتیجه ممکن است یک طراح رنگهای روشنتر و رنگهای پارچهای را نسبت به نوردهی جنوبی انتخاب کند.
علاوه بر رنگ، قدرت منبع نور هم میتواند بر درک رنگ اجسام تاثیر بگذارد. طبق گفتههای مرکز تحقیقات روشنایی، لزومی ندارد که همیشه یک منبع نور روشنتر بهتر باشد. این مرکز رابطه میان عملکرد یک لامپ را با مقدارهای CRI، ناحیه تحت پوشش و شاخص رنگ تمام طیف مقایسه کرده است. پیش میآید که نورهای بسیار روشن مانند لامپهای سدیم فشار بالا، امتیاز کمی در ارائه رنگ داشته باشند. در کاربردهای مختلف ممکن است یک رنگ مهمتر از روشنایی عمل کند.
بک گراند یا زمینه یک جسم
رنگ ها بسته به زمینه یا بک گراند خود میتوانند کاملاً متفاوت به نظر برسند. در این حالت قصد ما این نیست که میزان روشنایی ناحیه مورد نظر را بررسی کنیم و میخواهیم صرفا خود نمونه رنگ با پس زمینه جایی که در آن قرار گرفته است را بررسی کنیم. اگر تا به حال دچار خطای دید شده باشید، احتمالا این موضوع را بهتر درک خواهید کرد. در این حالت حتی زمانی که دیگر متغیرها به شدت کنترل میشوند، درک شما از رنگ همچنان متغیر و ذهنی است.
ارتفاع
رنگ اجسامی که مشاهده میکنید با ارتفاع از نظر شما تغییر میکنند. از آن جایی که این تفاوتها تا حدودی جزئی هستند، احتمالا به آن توجه نکردهاید. شاید هم به دلیل این است که این مسائل برای شغل شما حیاتی نیستند.
مطالعات نشان میدهند که کاهش میزان اکسیژن باعث ایجاد تغییرات فیزیولوژیکی در چشم میشوند. این تغییرات در بینایی را کوهنوردان حرفهای در ارتفاعات بالاتر تجربه کردهاند. آنها در ارتفاعات همدیگر را برعکس میدیدند. زمان کوتاهی نیز بعد از برگشتشان اجسام را برعکس مشاهده میکردند.
محیط پر سر و صدا
این مورد مسئلهای است که هنوز به اثبات نرسیده است. اما برای آن از گذشته تا کنون فرضیههایی در نظر گرفته شده است.
زمان زیادی است که رابطه بین صدا و رنگ، دانشمندان را به سوی خود کشانده است. حتی افلاطون و ارسطو هم در مورد رابطه بین رنگ و موسیقی حدسهایی می زدند. نیوتن نیز چرخ رنگ (color wheel) را طوری طراحی کرد که با scale موسیقی مطابقت داشته باشد. در این چرخ شما ۱۲ رنگ مجزا دارید که به نسبت مساوی روی یک چرخ دایرهای قرار گرفتهاند. اگر این چرخ شروع به چرخیدن کند، کم کم رنگها شروع به ترکیب شدن میکنند و پس از مدتی شما تنها رنگ سفید را خواهید دید. در واقع پس از مدتی درک شما از رنگها دچار اختلال خواهد شد.
شاید برایتان جالب باشد تا بدانید که Synesthesia یک وضعیت شناخته شده است که در آن افراد میتوانند رنگها را بشنوند (یا سایر حواس متقابل را تجربه کنند).
با این وجود در حالی که یک صدا میتواند یک رنگ را تحریک کند؛ مشخص نیست که آیا صدا (به ویژه نویز) میتواند درک شما از رنگ را دچار اختلال کند یا خیر. یک مطالعه نشان داده است که انفجار نویز سفید به طور کلی میتواند ادراک بصری را سرکوب کند، اما درک رنگ را مشخص نکرده است.
سن
همه ما میدانیم که با افزایش سن میزان قدرت بینایی ما بدتر میشود. انسانها با این موضوع کنار آمدهاند که با بالا رفتن سن به عینک نیاز پیدا میکنند و یا این که میزان دیدی که دارند مانند گذشته نیست. اما انگار هنوز این موضوع برای ما هضم نشده است که میزان درک دقیق شما از رنگ نیز تحت تاثیر سن قرار میگیرد.
با افزایش سن عضلات چشم ما قدرت خود را از دست میدهند و چشمان میزان کمتری به تغییرات نور واکنش نشان می دهد. سلولهای شبکیه چشم افراد مسن نیز حساسیت خود را از دست میدهند که بر کنتراست رنگ تأثیر می گذارد. این اختلال در رنگ آبی بیشتر مشاهده میشود که باعث میشود این رنگ محوتر از چیزی که هست به نظر برسد. احتمالا به این دلیل که عدسی چشم با افزایش سن و تشکیل آب مروارید زرد میشود.
یک مطالعه در دهه ۱۹۹۰ کاهش دید رنگی را در طول یک دهه آزمایش کرد. محققان پس از انجام این آزمایش متوجه شدند که توانایی درک رنگ و میزان اشباع در سن ۵۰ سالگی به طور قابل توجهی کاهش پیدا میکند و این کاهش پس از ۶۰ سالگی سرعت بیشتری به خود میگیرد. مطالعه جامعتری که در سال ۲۰۱۴ منتشر شد، اختلال رنگها (مخصوصا آبی) را با سن تأیید کرد. معمولا بیماران بعد از انجام جراحی آب مروارید تغییر در دید رنگ را گزارش میکنند.
برخی از داروها
بیماریهای رایجی وجود دارد که داروهای درمان آن بر درک ما از رنگ تاثیر میگذارند. طبق یک تحقیق این داروها شناسایی شد و مورد بررسی قرار گرفت. یک دارویی برای ناراحتیهای قلبی تولید میشود که اثرات جانبی آن به این صورت است که منجر به اختلال در دید رنگ زرد و عدم تشخیص میان رنگهای سبز و آبی میشود.
داروی دیگری مورد بررسی قرار گرفته است که میتواند منجر به عدم تشخیص میان رنگهای آبی و سبز و از طرفی میان رنگهای زرد و بنفش شود.
حافظه شخص
درک ما از رنگ علاوه بر این که فیزیکی است، به صورت روانی هم در نظر گرفته میشود. در واقع درست است که رنگها چشم ما را درگیر میکنند اما تقریبا به همان اندازه ذهن شما را هم درگیر میکنند. حافظه، عاملی است که بر توانایی ما برای دیدن، توصیف و مطابقت رنگها تأثیر میگذارد. چند راه مختلف وجود دارد که رنگ، تحت تأثیر حافظه قرار میگیرد.
یک مطلب خیلی جالب را میخواهم برایتان مطرح کنم. حافظه بر نحوه نام گذاری و درک رنگها هم تأثیر میگذارد. احتمالا رنگ زرد-نارنجی یکسان را اگر روی موز مشاهده کنیم، “زرد” مینامیم. اما اگر آن رنگ روی یک هویج باشد، رنگ نارنجی نامیده میشود. این اتفاق به دلیل تجربه قبلی ما از اشیا و انتظاراتمان در مورد رنگ آنها است. فراتر از نامگذاری “اثر حافظه رنگ” شما را وادار میکند تا شما یک موز را زرد رنگ ببینید، حتی اگر واقعا خاکستری باشد.
احساسات روزانه
حالت روحی شما یکی دیگر از مشخصههای ذهنی است که بر ادراکتان تاثیر میگذارد. فردی که احساس depression دارد، ممکن است در مقایسه با روزهای شادی که سپری کرده است؛ به میزان کمتری توانایی تشخیص دقیق رنگها در طیف آبی-زرد را داشته باشد. برای این که احساسات در میزان ادراک شما نقش دارند، اثبات وجود دارد. دوپامین که انتقال دهنده اعصابی است که بر “حالت خوب بودن” تاثیر میگذارند، به طور مستقیم با درک رنگ مرتبط است.
خوب است بدانید که حافظه رنگ طی زمان و مسافت بسیار دقیق نیست. به طور مثال تطبیق رنگ یک اکسسوری در فروشگاه با یک لباس در خانه دشوار است. علاوه بر این که خاطرات ما دقیق نیستند، نور و بقیه متغیرهای زمینه میتوانند رنگی که ما درک میکنیم را تغییر دهند. چند سال پیش هم در این زمینه مطالعاتی صورت گرفته است. دانشمندان آلمانی هم یک تحقیق به منظور توانایی در درک کنتراست انجام دادند. آنها متوجه یک ارتباط قوی و قابل توجه میان شدت افسردگی و کاهش میزان پاسخگویی شبکیه شدند.
کمک تکنولوژی به غلبه بر این عوامل
احتمالا تا به این جای مقاله متوجه شدهاید که زمانی که با رنگها سر و کار دارید چرا باید از یک دستگاه رنگ سنج استفاده کنید. رنگ سنج، اسپکتروفتومتر، نرم افزارها و ابزارهای دیگر برای حذف ذهنیت ما از درکی که از رنگها داریم؛ طراحی شدهاند. اکنون که صحبت از دستگاه مورد نیاز برای تشخیص رنگ شده است، خوب است تا تصویر دستگاه رنگ سنج را نیز برای شما بیاوریم تا درک بهتری نسبت به این دستگاه داشته باشید.
اگر در حال انتقال تکنولوژی رنگ در زنجیره تامین شرکت خود هستید، اجرای فناوری کنترل رنگ نیاز به یک لایه مراقبت بیشتری دارد.
مثلا منبع نور در یک مرکز تولیدی ممکن است متفاوت از محل خرده فروشی یک برند باشد. به نظر میرسد که یک خطایی وجود داشته است. اما در واقع این به علت طول موج نور است که بر نحوه دیدن رنگها تأثیر می گذارد. به همین دلیل است که ارزیابی نمونهها تحت یک منبع نور، از طرح اولیه تا فروشگاهها، برای همه افراد درگیر در تولید بسیار مهم است.
جمع بندی
همان طور که در این مقاله با هم آموختیم، عوامل فیزیکی و شخصی متعددی در توانایی ما برای درک رنگها اختلال ایجاد میکنند. همین موضوع باعث میشود تا مدیریت رنگ با کیفیت بالا و عینی، تنها با بینایی صرف غیرممکن باشد. برای شناسایی و بازتولید دقیق رنگها، به ابزارها و فرآیندهایی نیاز داریم که به ما کمک کنند تا از محدودیتهای خود خارج شویم.
برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه لطفا با کارشناسان شرکت تکسان در تماس باشید.
منبع
۱-https://zaya.io/li8mt